قبل از بررسی میزان تاثیر خودیاری بر درمان اعتیاد احتمالا این سوال در ذهنتان ایجاد شده که تکنیک خودیاری چیست؟ حتما برایتان پیش آمده که دنبال یادگرفتن مهارتی یا حل کردن مشکلی در زمینه خاصی باشید ولی به هر دلیلی نخواهید در کلاس های خصوصی یا کارگاه ها و سمینارها شرکت کنید. بشخصه در خیلی موارد اینچنینی مثل آموزش گرامر زبان انگلیسی، از کتاب های خود آموز استفاده می کنم. به نظر من استفاده از این روش های خودآموز در اکثر موارد تاثیرگذار و اثربخش است. در این میان افرادی هستند که این روش را به درمان اعتیاد نیز تعمیم می دهند. به عقیده آن ها استفاده از کتاب های خودیاری(Self-Help) یا ثبت نام در کلاس های یوگا و رفتن به کوه نوردی و طبیعت می تواند افسردگی، اعتیاد و حتی اختلال در غذا خوردن را درمان کند. متاسفانه باید بگویم که این نظرات صحیح نیستند. اما چرا؟! البته که خواندن کتاب های خودآموز، طبیعت گردی، مدیتیشن و یوگا رویکردهای درمانی حاشیه ای هستند که پتانسیل بهتر کردن حال روحی شما را دارند. اما این که بگوییم تکنیک های خودیاری به تنهایی می تواند اعتیاد و بیماری های روحی را درمان کند، سخن درستی نگفته ایم. اگر با کسی هم کلام شدید و او به شما گفت:
افسردگی ام یا سو مصرفم در هرویین با استفاده از تکنیک های خودیاری یا وقت گذراندن در طبیعت درمان شده استحتما این دو سوال را از او بپرسید:
- آیا این اختلال شما توسط متخصصین سلامت ذهن تشخیص داده شده بود؟
- آیا تا به حال برای یافتن انواع تراپی یا داروها تحقیق کرده اید؟

چرا خودیاری برای درمان اعتیاد و اختلالات روحی جواب نمی دهد؟
سوال اینجاست که اگر کتاب های خودیاری در زمینه های ارتباطات، مسایل مالی، بهبود مسیر شغلی و قدرت جذب کردن جواب می دهند پس چرا در مورد درمان اعتیاد کارایی ندارند؟ خودیاری در زمینه های ذکر شده اثربخشند چون تمایل به اشتراک گذاری ابزارهای کمکی و راه حل های بهبود زندگی با دیگران بسیار قدرتمند است. ما در جامعه ای کنش گر زندگی می کنیم که کلیک کردن روی دکمه ماوس و مکالمه با دستیار هوشمند گوگل یا سیری برای بدست آوردن اطلاعات نامحدود به جزء جدایی ناپذیر زندگی مان تبدیل شده است. بنابراین از این نظر با نسل های گذشته تفاوت فاحشی داریم. ما میتوانیم طبیعت گردی کنیم، به کلاس های یوگا برویم، تمرین های خودیاری را انجام دهیم و تمامی اطلاعات موجود که متخصصان حوزه اعتیاد به رشته تحریر درآورده اند بخوانیم. اما با تمام این تفاسیر هنوز هم خودیاری در مقوله اختلالات روحی و اعتیاد در اموری مثل پاک سازی بدن، درمان فردی، خانواده درمانی، مراقبت های حین و پس از درمان و شناساندن فضایی برای بهبود وابستگی های فیزیکی، آسیب های روانی، ارتباطات در هم شکسته و اهمیت پرهیز طولانی مدت نیاز به کمک مستقیم متخصصان دارد. در واقع تا زمانی که فرد گرفتار اعتیاد نشده، تکنیک های خودیاری نقش بازدارندگی را خوب ایفا می کنند اما وقتی پای بحث سوء مصرف مواد مخدر در میان باشد این روش ها برای درمان اعتیاد، به تنهایی جواب نمی دهند.نکات مهم مربوط به خودیاری در درمان اعتیاد
وسواس، عقده روحی و تنهایی ناشی از اعتیاد، مصرف کنندگان را از توانایی منطقی فکر کردن و در نتیجه ارتباط با دیگران باز می دارند. افراد مصرف کننده دیگر نمی توانند اختلالات روحی خود را کنترل کنند زیرا این اختلالات هستند که مغز آن ها را تسخیر می کنند. وقتی دارو یا ماده مخدر وارد بدن می شود سطح دوپامین در مغز چنان بالا می رود که مصرف کننده در دراز مدت عملا بدون مداخله مشاوران متخصص در این زمینه نمی تواند از این سرخوشی لذت بخش دل بکند(صرف نظر از اینکه بسیاری از داروهای ترک اعتیاد شیمیایی ممکن است جان شما را به خطر بیاندازند).- وابستگی فیزیکی به مواد مخدر و الکل به گونه ای است که باعث می شود رسیدن به حالت سرخوشی بعدی، صرف نظر از پیامدهایی که دارد بالاترین اولویت را برای فرد داشته باشد.
- پاک سازی بدن در خانه از میزان موفقیت پایینی برخوردار است و اغلب منجر به بازگشت دوباره بیماری می شود.
- مواد مخدر با اثرگذاری روی سیستم ارتباطی مغز، مانع از عملکرد صحیح نورون ها شده و در نتیجه باعث کند شدن روند تصمیم گیری می شوند.
- درمان اعتیاد با تکنیک خودیاری پایه و اساس اولیه برای بهبودی را ندارد: ارتباط با دیگران
